پرسش های کودکانه: خدا چیست؟

پرسش‏هاى کودکان درباره‏ خدا را جدى بگیرید و بدان‏ها پاسخ دهید. پاسخ‏هایى از قبیل این که «بعد مى‏فهمى» یا «بزرگ مى‏شوى و خواهى فهمید»، درست نیست؛ زیرا ممکن است از ناآگاهان یا غرض‌ورزان بپرسد و دچار سردرگمى یا انحراف شود. هیچ گاه به پرسش‏هاى کودکان درباره‏ خدا، بى‏درنگ و بدون تأمل پاسخ ندهید. پاسخ به این گونه پرسش‏ها باید در زمان و مکان مناسبى باشد. هنگام آشپزى، زمان آماده شدن براى خروج از منزل، هنگام مرتب کردن اتاق‏ها و…، زمان‏هاى مناسبى نیستند و اگر کودک شما در این گونه موقعیت‏ها پرسید، پاسخ آن را به زمان مناسبى واگذارید.

پاسخ‏هاى شما باید با سن کودک متناسب باشد. استفاده از استدلال‏هاى ساده براى اقناع کودک خوب است؛ اما استدلال‏هاى فلسفى سنگین فایده‏اى ندارد. مهم‏ترین و شایع‏ترین پرسش‏هاى کودکان درباره‏ خدا عبارت‌اند از:

  1. خدا کیست و چیست؟ براى پاسخ به این سؤال، باید از اوصاف خداوند و مقایسه‏ او با دیگران استفاده کرد: خدا کسى است که مهربانى‏اش از پدر و مادر هم بیشتر است. او کسى است که از پدر و مادر هم بیشتر از تو مراقبت مى‏کند. خدا از قوى‏ترین کسى که مى‏شناسى هم قوى‏تر است.
  2. خدا کجا است؟ خدا همه جا هست.
  3. چه طور و چگونه خدا همه جا هست؟ خدا مثل ما انسان‏ها نیست که فقط در یک جا هستیم. او قدرتى دارد که مى‏تواند همه جا باشد؛ مثل سخنران تلویزیون که در همه‏ خانه‏ها او را مى‏بینند.
  4. اگر خدا همه جا هست، چرا او را نمى‏بینیم؟ خیلى چیزها مانند هوا، گرما و برق را نمى‏بینیم؛ اما وجود دارند. فرزندى، همین نکته را از پدر خود مى‏پرسد. پدر لیوانى آب و دو حبه قند مى‏آورد و مقابل دیدگان فرزند، آن دو حبه قند را داخل آب در لیوان قرار مى‏دهد و آن‏ها را در آب حل مى‏کند؛ آن گاه مى‏پرسد: آیا حبه‏هاى قند داخل لیوان هستند یا از آن خارج شده‏اند؟ فرزند پاسخ مى‏دهد: داخل لیوان هستند: آیا تو آن‏ها را مى‏بینى؟ فرزند: خیر. پدر: آن‏ها داخل لیوان هستند؛ اما با چشم دیده نمى‏شوند؛ خدا هم، این گونه است.
  5. خدا چقدر بزرگ است؟ نمى‏دانم چقدر بزرگ است؛ اما مى‏دانم که هیچ چیز در دنیا بزرگ‏تر از خدا نیست. خدا از بزرگ‏ترین کسى که تو مى‏شناسى، بزرگ‏تر است.
  6. لباس‏هاى خدا چه اندازه است؟ خدا مثل ما آدم‏ها نیست که لباس بخواهد.
  7. اگر خدا بالا هست، چرا پاهاى او را نمى‏بینیم؟ خدا مثل ما آدم‏ها نیست که پا داشته باشد. گذشته از این، ما خدا را با چشم نمى‏بینیم.
  8. اگر خدا همه جا هست، چرا به آسمان نگاه مى‏کنیم؟ برکت‏هاى خدا مثل باران، از آسمان فرود مى‏آید. ما آدم‏ها، جاهاى بلند را بهتر مى‏دانیم، به همین دلیل، نفر اول مسابقه در کُشتى، بر روى سکوى بالاتر مى‏ایستد.
  9. خدا که بزرگ است، چگونه در قلب ما جا مى‏گیرد؟ همان طور که پدر و مادرت در قلب تو هستند.
  10. آیا خدا در جاهاى بد مانند توالت هم هست؟ بله، خدا همه جا هست. توالت از نظر آدم‏ها بد است؛ ولى از نظر خدا بد نیست؛ چون او همه چیز را آفریده است؛ مانند مامان که وقتى برادر کوچولویت را تمیز مى‏کند، بدش نمى‏آید.
  11. خدا را چه کسى آفریده است؟ خدا همیشه بوده، و ما به این مطلب ایمان داریم و در پى دلیل آن نمى‏رویم؛ مانند این که تو ایمان دارى هیچ گاه از روى زمین بلند نمى‏شوى؛ ولى دلیل آن را هم نمى‏دانى.

کودکان گاهی به طرز شگفت‌آوری در افکارشان عمیق‌اند، زیرا با ذهنی باز به چنین موضوعاتی فکر می‌کنند. این پرسش‌ها را معمولاً کودکان جوامع دارای پس زمینه‌ دینی می‌پرسند، اعم از این‌که خانواده‌ خود کودک مذهبی باشد یا خیر. در اکثر کشورهای دارای سنت‌های دینی، کل فرهنگ جامعه تحت نفوذ بینشی است که توجه کودکان را به خود جلب می‌کند، از جمله اعتقاد به وجود یگانه‌مقتدری که «خدا» نامیده می‌شود.

کودک خردسال شما درباره‌ماهیت دین و ایمان پرسش نخواهد کرد، زیرا این مفهومی است که اکثر کودکان تا سنین هفت یا هشت سالگی از درک آن عاجزند و معمولاً از این سنین به بعد است که شروع به فهمیدن مفاهیم دشواری همچون عدالت، نیکوکاری، برابری و مساوات می‌کنند. اما تقریباً همه‌کودکان مجذوب موجود مافوق بشری می‌شوند که به نظر می‌رسد همه چیز را می‌داند و همه چیز را می‌بیند. پرسش‌های آن‌ها اغلب در رابطه با وسعت قدرت مطلق خداوند و حضور همه جایی اوست؛ ممکن است آنها از کسی بشنوند که «خداوند همه جا هست» و یا این‌که «خداوند همواره از هر کاری که تو می‌کنی باخبر است»، پس به دنبال پیدا کردن حد و مرز آن می‌گردند.

 

رهنمودهایی برای پاسخهای شما

نسبت دادن ویژگی‌های انسانی به خدا کار اشتباهی است. پنداشت از خدا دشوارتر از آن است که بتوان به آسانی و بدون غرض به آن دست یافت. اگر شما فرد مؤمنی هستید، طبیعتا دوست دارید کودک‌تان هم مانند شما فکر کند. ایمان داشتن برای سعادت و آرامش انسان‌ها امری ضروری است، اما اگر کودک‌تان تردید دارد یا به اندازه‌کافی اشتیاق نشان نمی‌دهد، سعی کنید نسبت به او زیاد سخت‌گیر نباشید. به تدریج که کودکان بزرگتر می‌شوند به آن‌ها کمک کنید که خودشان در این باره تصمیم بگیرند و انتخاب کنند. اگر آن‌ها دین را چیزی انعطاف‌ناپذیر و نابردبار ببینند، ممکن است در برابر شما موضع خصمانه بگیرند و سرانجام ایمان خود را به همه چیز، از جمله خود شما، از دست بدهند. یک زندگی سالم معنوی چیزی است که همه کودکان از آن سود خواهند برد.

به کودک‌تان یاد دهید انسان‌هایی که به خدا اعتقاد دارند عموماً او را منشأ خوبی‌ها و عشق می‌دانند. اکثر ادیان تصدیق می‌کنند که انسان، موجودی است ناقص؛ در حقیقت اساس اکثر ادیان نیاز انسان برای رسیدن به تکامل از طریق شناخت خداوند است. تا جایی که می‌توانید ایمان را با جهانی که در آن زندگی می‌کنیم و حقیقت رفتار انسان‌ها ربط دهید.

شما احتمالاً دوست دارید به این پرسش‌ها مطابق با اعتقادات خودتان پاسخ دهید. حتی اگر خود شما اعتقاد محکمی ندارید باز هم نیازمند به توضیح دادن درباره‌ معنای واژه‌«خدا» هستید. به خاطر داشته باشید که کودکان شما نهایتاً خودشان تصمیم آخر را درباره‌زندگی معنوی خود می‌گیرند و شما هم باید آنها را در این مسیر تشویق کنید.
سایر چیزهایی که ممکن است کودک از شما بپرسد

  • عبادت چیست؟
  • مؤمن کیست؟
  • آیا می‌توان خدا را دید؟
  • چرا خدای بعضی‌ها با ما فرق دارد؟

پاسخ: برای سنین 4-2

خدا؛ دوست داشتن است. وقتی من می‌گویم «دوستت دارم» این محبت از خداست. خدا موجب می‌شود که ما انسان‌ها و حیوانات را دوست داشته باشیم و به ما کمک می‌کند تا تمام چیزهای زیبایی را که در دنیا هست، از ستاره‌های آسمان گرفته تا شکوفه‌های کوچک در چمنزار، ببینیم.

پاسخ: برای سنین 6-4

هر بار که ما تصمیم می‌گیریم کار خوبی انجام دهیم یا هر بار که احساس دوست‌داشتن می‌کنیم، منشأ آن خداست. تو نمی‌توانی خدا را ببینی اما می‌توانی احساس عشق را در بسیاری از آدم‌ها در هر کجا ببینی و این عشق نشانه‌ای از خداست. چون عشق همه جا هست بنابراین خدا هم همه جا هست. انسان‌ها اعتقاد دارند که خداوند، جهان را آفریده است و داستان‌های مختلفی درباره‌این‌که خداوند چگونه گیاهان، حیوانات و انسان‌ها را درست کرده است، وجود دارد.

پاسخ: برای سنین 8-6

خدا زن یا مرد نیست و سفید یا سیاه هم نیست، زیرا خدا شخص نیست. خدا مثل ما خانه ندارد. زیرا خدا همه جا و در همه چیز هست. خداوند موجودی نادیدنی و بسیار مهربان و قدرتمند است. انسان‌ها درباره‌خداوند از هزاران سال پیش فکر می‌کردند. بعضی از انسان‌ها عقیده داشتند که خدایان زیادی وجود دارند، اما پیروان ادیان الهی (اسلام، مسیحیت و یهود) اعتقاد دارند که همه انسان‌ها فقط یک خدا دارند. انسان‌ها می‌گویند خداوند در آسمان است، اما منظور همین آسمان بالای سر ما نیست.

پاسخ: برای سنین 11-8

هزاران سال پیش انسان‌هایی که در مکان‌های مختلف زندگی می‌کردند پنداشت‌های متفاوتی از خدا داشتند. بعضی از آن‌ها به خدایان متعددی اعتقاد داشتند و به روش‌های گوناگونی آن‌ها را عبادت می‌کردند. پیروان ادیان الهی (اسلام، مسیحیت و یهود) به خدای یگانه معتقدند و او را پرستش می‌کنند، هر چند شیوه‌ عبادت آن‌ها با یکدیگر متفاوت است. اکثر مردم معتقدند که در جهان یک نیروی اهریمنی و شرور نیز وجود دارد که به آن نام‌های گوناگونی داده‌اند، مانند شیطان. انسان‌هایی که به خدا اعتقاد دارند «مؤمن» نامیده می‌شوند، آنها که به خدا اعتقاد ندارند «کافر» یا «ملحد» نامیده می‌شوند و به آن‌ها که در این باره مطمئن نیستند «ندانم گرا» (لاادری) می‌گویند.

تهیه کننده: سمیه سادات علوی معاون فناوری

تأیید کننده: زهرا برادران مدیر دبستان


امتیاز شما به این محتوای آموزشی ؟ جمع امتیاز 0/20